آنچه مسیح می گوید ... !!!

شناخت شریعتی که حضرت مسیح علیه السلام به آن بشارت میدهد.

آنچه مسیح می گوید ... !!!

شناخت شریعتی که حضرت مسیح علیه السلام به آن بشارت میدهد.

آنچه مسیح می گوید ... !!!

همه چیز را تحقیق کنید، و به آنچه نیکو است متمسک باشید(رساله اول پولس به تسالونیکیان 21:5).

بایگانی

نویسندگان

پیامبران معصوم یا خطا کار (1)

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

ترس ابراهیم در دفاع از ناموس خود:

پس از آن­که حضرت ابراهیم وارد سرزمین مصر، می­شود:  «... به زن خود سارا (که خواهر نا تنی­اش بود[1]) گفت: تو زن زیبایی هستی و اگر مصریان متوجه شوند که من همسر تو هستم، مرا خواهند کشت تا تو را به دست آورند؛ لذا تو خود را خواهر من معرفی کن ...» وقتی درباریان فرعون زیبایی سارا را نزد فرعون ستودند، فرعون دستور داد که او را به قصرش ببرند. به ابراهیم نیز در مقابل، گاو و گوسفند و غلام و کنیزان فراوان بخشید؛ ولی خداوند فرعون و اهل خانه­اش به بلاهای سخت مبتلا ساخت. پس از آن بود که فرعون همسر ابراهیم را رها کرد[2].

نوح مست و عریان:

وفان نوح، وی به کشاورزی مشغول شد و تاکستانی غرس نمود. روزی از شدت می­گساری، برهنه و بیهوش روی زمین می­­افتد. دو تن از پسران نوح با شنیدن این خبر، پارچه­ای روی شانه­های خود انداخته، عقب عقب به طرف پدرشان رفتند تا برهنگی او را نبینند. سپس او را با آن پارچه پوشاندند[3].

لوط و دخترانش:

بعد از عذاب قوم لوط، وی با دخترانش به غاری پناه گرفتند و در آن­جا ساکن شدند ... دو دختر لوط پس از آن­که دیدند، تمام مردان آنان در عذاب الهی نابود شدند، از ترس آن­که از پدرشان نسلی باقی نماند، تصمیم گرفتند پدر خود را با شراب مست سازند و با او هم­بستر شوند. همان شب او را مست کردند و دختر بزرگ­تر با پدرش هم­بستر شد، اما لوط از شدت مستی از خوابیدن و برخاستن دخترش آگاه نشد ... شب بعد هم دوباره او را مست کردند و دختر کوچک­تر با او هم­بستر شد. این بار هم لوط مثل دفعه قبل چیزی نفهمید. و به این شکل آن دو دختر از پدر خود حامله شدند[4].

هارون و ساختن گوساله:

هنگامی که بازگشت موسی از کوه سینا به طول انجامید، مردم نزد هارون (که از انبیاء بنی اسرائیل بود[5]) جمع شدند و از او خواستند که برای آن­ها بت بسازد. هارون هم در خواست آنان را اجابت نمود و با گوش­واره­های زنان بنی اسرائیل، مجسمه­ای به شکل گوساله ساخت. بنی اسرائیل وقتی گوساله را دیدند، فریاد زدند: «این همان خدایی است که ما را از مصر بیرون آورد». هارون با دیدن این صحنه، یک قربان­گاه نیز جلو آن گوساله ساخت و گفت: «فردا برای خداوند جشن می­گیریم[6]؟»

داوود و همسر اوریا:

یک روز هنگام عصر داود، برای هواخوری به پشت بام کاخ سلطنتی رفت. در آن­جا چشمش به همسر اوریا (از فرماندهان سپاهش) افتاد که مشغول حمام کردن بود. داود که مفتون زیبایی آن زن شده بود، دستور داد، او را (که نامش بتشع بود) نزد او بیاورند و هنگامی که نزد او آمد، داود با او همبستر شد.  وقتی بتشع فهمید که حامله است، این موضوع را به داود خبر داد. داود نیز دستور داد اوریا از میدان جنگ برگردد. وقتی اوریا آمد، داود از اوضاع سربازان و جنگ را از وی پرسید. سپس به او گفت: «حال به خانه برو و استراحت کن». ولی آن شب اوریا به خانه نرفت. وقتی داود این را شنید، اوریا را احضار کرد و از او پرسید: «چرا پس از این همه دوری از خانه، دیشب به خانه نرفتی؟» اوریا گفت: «سپاه بنی اسرائیل در صحرا اردو زده­اند آیا روا است من به خانه بروم و با زنم بخورم و بنوشم و با او بخوابم؟!»

صبح روز بعد، داود نامه­ای برای یوآب (فرمانده ارشد اوریا) نوشت و به وی دستور داد اوریا را در خط مقدم جبهه قرار دهد و او را تنها بگذارد تا کشته شود. پس از این­که اوریا در جنگ کشته شد، داود بتشع را به کاخ سلطنتی آورد و با او ازدواج کرد[7]. این زن مادر حضرت سلیمان است[8].

إلیشع و کشتار کودکان:

إلیشع (یکی از پیامبران بنی اسرائیل)، از اریحا عازم بیت­ئیل شد. در بین راه چند پسر نوجوان او را به تمسخر گرفتند و فریادکنان به او گفتند: «ای کچل از این­جا برو، ای کچل از این­جا برو » او نیز برگشت و به نام خداوند آن­ها را نفرین کرد. آن­گاه دو خرس از جنگل بیرون آمدند و چهل و دو نفر از آنان را پاره کردند[9].



[1] .پیدایش 20: 12.

[2] پیدایش 12: 10 -20.

[3] پیدایش 9: 20-23.

[4] پیدایش 19: 30- 36.

[5] خروج 6: 13

[6] پیدایش 32: 2-3 و 21

[7] دوم سموئیل 11: 2-27

[8] متی 1: 6

[9] دوم پادشاهان 2: 23 -25

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی