یکی از چالشهایی که آموزة تثلیث با آن روبهروست، تعارض تثلیث با عقل است. کلیسا تلاش فراوانی کرده است تا بتواند تقریری عقلپذیر از این آموزه ارائه دهد؛ اما به علت محال بودن این کار مدعی شدهاست که عقل انسانها قادر به درک
یکی از چالشهایی که آموزة تثلیث با آن روبهروست، تعارض تثلیث با عقل است. کلیسا تلاش فراوانی کرده است تا بتواند تقریری عقلپذیر از این آموزه ارائه دهد؛ اما به علت محال بودن این کار مدعی شدهاست که عقل انسانها قادر به درک
از دیر باز در ادیان شرک آلود نگاه سه گانه به آفرینش معمول بود و این دستههای سه تایی؛ یا آسمان و جو میانی و زمین بود و یا شامل اموری که در زندگی انسان آن روز مهم مینمود میشد همانند خورشید و باد آتش و یا آسمان و زمین و خورشید و یا فرایندهای سهگانه زندگی انسان یعنی تولد و زندگی و مرگ بود.
قرنها پیش از مسیح، مجموعههای سهگانه یا تثلیثهایی از خدایان در بابل و آشور قدیم، آیین هندو، و مصر باستان وجود داشت. تثلیث هندو یکی از تثلیثهایی است که قرنها پیش از مسیح وجود داشته است. در این آیین برهمن (ایزد آفرینش)، ویشنو (خدای محافظ) و شیوا (خدای هلاکت) از ایزدان تریمورتی هستند. مونیر ویلیامز[1] در کتاب هندوئیسم بیان میدارد که شیوا، برهمن و ویشنو، سه خدای بزرگاند».[2]
در دیباچة کتاب تاریخ مسیحیت اثر ادوارد گیبون[3] میخوانیم: «اگر بتپرستی مغلوب مسیحیت شد، مسیحیت نیز به همان میزان به بتپرستی آلوده گشت. کلیسای روم خداگرایی محض مسیحیان اولیه را ... به عقیده خشک و غیرقابل درک تثلیث مبدل کرد. بسیاری از عقاید بتپرستانه که بهوسیله مصریان ابداع و به دست افلاطون تکمیل شده بود، دارای ارزش اعتقادی به حساب آمده، حفظ شدند»[4].
علیرغم اهمیت آموزه تثلیث، فهم آن بسیار مشکل بلکه نا ممکن به نظر میرسد. مسیحیان معتقدند «تثلیث» با حقایق برتر الاهی مرتبط است و از همین روی، عقل انسان از فهم آن ناتوان است؛ در نتیجه، تثلیث چون رازی سرناگشوده باقی مانده است[1]. منابع الهیاتی مسیحی مفهوم تثلیث را نتیجه اعتقاد به سه گزینة زیر میدانند: